اضافه کردن دیدگاه جدید
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
زسمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم میپرد نشانه چیست؟
شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر است از هزاربار بهار
کسی، شگفت کسی آن چنان که میدانی
کسی که نقطه آغاز هر چه پرواز است
تویی که در سفر عشق خط پایانی
تویی بهانه آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هر کجا آباد
بیا که میرود این شهر رو به ویرانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی
" قیصر امین پور "