توكل يعني : اجازه بدهي خداوند خودش تصميم بگيرد !
. تو فقط دعا كن و پيشاپيش شاد باش و ايمان داشته باش كه خداوند... دعايـت را بــــــــــــــــــزودي مســــــــتجاب ميكند !!! چون خداوند ...
.
.
.
سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد و تقاضا کرد با ماژیک روی آن اسم خود را بنویسند. بعد، آنها را جمع کرد و در اطاقی دیگر نهاد.
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش // و از شما پنهان نشاید کرد سر می فروش گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع // سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش وان گهم درداد جامی کز فروغش بر فلک// زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش
مادرم بهار است وقتی میآید یخ اجاق گاز آب میشود یخچال میوه میدهد روی میز گل ترب روی سبزهها میشکفد پنیر پتوی نان را میکشد روی خودش گردو سرسختی نمیکند و با پنیر میریزد روی هم